فضيلت نماز شب:
امام صادق(ع)فرمود: نمازشب،صورت را زيبا،خلق را نيكو و انسان را خوشبو مي گرداند، رزق را زياد و قرض را ادا مي كند، اندوه را برطرف مي سازد و چشم را جلا مي دهد
رسول خدا(ص)فرمود: نماز شب،وسيله اي است براي خوشنودي خدا و دوستي ملائكه.
امام صادق (ع ) فرمود: درخانه هايي كه نماز شب، خوانده مي شود و قرآن تلاوت مي گردد، آن خانه ها نزد آسمانيان همچون ستاره ها درخشانند.
كيفيت نماز شبنماز شب مجموعا ً يازده ركعت است:
1- هشت ركعت آن،كه دو ركعت،دو ركعت،مانندنماز صبح خونده مي شود و چهار دو ركعتي آن به نيت نماز شب مي باشد.
2- دو ركعت نماز شفع: بهتر است در ركعت اول آن بعد ازحمد، سوره"ناس" و در ركعت دوم بعد از حمد، سوره "فلق" خوانده شود.
3- يك ركعت نماز وتر: بعد ازحمد سه بار سوره "توحيد" و يك بار سوره "فلق" و يك بار سوره "ناس" بخوانيم و مي توان يك سوره تنها خواند، سپس دست ها را براي قنوت به سوي آسمان بالا مي بريم و حاجات خود را از خدا مي خواهيم و براي چهل مومن دعا مي كنيم.و طلب مغفرت مي كنيم و هفتاد مرتبه مي گوييم: اَسْتَغْفِرُ اللَّه وَ اَتُوبُ اِلَيْهِ.، ازپروردگارخودطلب آمرزش ومغفرت مي كنم وبه سوي اوبازگشت مي نمايم.
آنگاه هفت بارمي گوييم:"هذا مقام العائذ بك من النار، اين است مقام كسي كه ازآتش قيامت به تو پناه مي برد.
وبعد ازآن 300مرتبه مي گوييم :» العفو« وسپس مي گوييم:»رَبِّ اغفِرلي وَ ارحَمني وَ تُب عَلَيَّ ، اِنَّكَ اَنتَ التَّوابُ الغَفُورُ الرحيمِ.
احكام نماز شب:
1-هشت ركعت به ترتيب نماز شب وسپس دو ركعت نماز شفع وآنگاه يك ركعت نمازوتر،كه بافضيلت ترين نماز شب،نمازوتروشفع است ودوركعت شفع برتر ازوتر است.
2- براي نماز شب مي توان به نماز شفع و وتر اكتفا كرد،بلكه هنگام تنگي وقت مي توان تنها به نمازوتر اكتفا نمود.
3- وقت نماز شب از نيمه شب تا فجر صادق است ، وهنگام سحرازساير مواقع بهتراست و تمامي ثلث آخر شب سحر محسوب مي شود و افضل از آن خواندن نماز شب نزديكي هاي فجر است.
4- جايز است انسان نماز شب را نشسته بخواند ، حتي در حال اختيار. ولي اگر مي خواهد نشسته بخواند بهتر آن است كه هر دو ركعت نشسته رايك ركعت ايستاده حساب كند.بنابراين بايد هشت بار دوركعت نشسته وهردو ركعت به يك سلام كه جمعاً شانزده ركعت مي شود به نيت نماز شب بخواند و دوباره دو ركعت هردو ركعت به يك سلام به نيت نماز شفع و دو بار يك ركعت هر يك ركعت به يك سلام به نيت نماز وتر، ولي در حال اضطرارومريض همان يازده ركعت كفايت مي كند.
5- شخص مسافر مي تواند نماز شب را پيش از نيمه شب بخواند.
6-جواني كه مي ترسد خواب بماند و نماز شب ازاو فوت شود مي تواند نماز شب را پيش از نيمه شب بخواند.
7- كساني كه براي خواندن نماز شب بعد از نيمه شب عذري دارند، مانند پيرمردان و يا كسي كه از سرد شدن هوا مي ترسد و يا از جنب شدن در خواب مي ترسد و... مي توانند نماز شب را قبل از نيمه شب بخوانند.
8- خواندن سوره در ركعت هاي نماز شب لازم نيست و مي تواند فقط به خواندن سوره حمد اكتفا كند. هم چنين قنوت در ركعت هاي دوم مستحب است و مي تواند بدون قنوت بخواند.
9- نماز وتريك ركعت است،و مي شود آن رابدون قنوت به جاي آورد.
10- لازم نيست همه يازده ركعت را در يك مجلس بخواند، بلكه مي تواند در دو سه نوبت بخواند، بلكه تفريق افضل است،همان طور كه رسول خدا تهجد مي كرد.
11- مستحب است كه نماز شب را بلند بخواند تا اگر از خانواده اش كسي مي خواهد براي نماز برخيزد بيدار شود،چنانچه در روايت است و شهيد و ديگران نيز تصريح به استحباب جهر نموده اند.
بديهي است كه استحباب بلند خواندن نماز شب درجايي است كه امن از ريا و سمعه باشد واگر خداي نا خواسته خوف ريا و سمعه در بلند خواندن باشد بايد آهسته بخواند.فضيلت قضاي نماز شباگر نماز شب از كسي فوت شد مي تواند قضاي آن را در روز به جا بياورد.تذكر: قضاي نماز شب را فضيلت بسيار است.
چنانچه در تفسير علي بن ابراهيم از امام صادق(ع) روايت مي كند كه:شخصي به آن حضرت عرض كرد: فدايت شوم!چه بسا كه اتفاق مي افتد كه يك ماه و دوماه وسه ماه نماز شب از من فوت مي شود و من آن را به روز قضا مي كنمآيا اين كار جايز است؟فرمود:به خدا قسم،اين كار مايه روشني چشم تو است.«واين جمله را سه بار تكرار كرد.
اسحاق بن عمار ضمن روايتي از امام صادق (ع ) نقل مي كند: ايشان از پدران بزرگوار (ع) و آنان از رسول خدا (ص) نقل مي كنند كه فرمود: خداي تعالي به بنده اي كه نماز شب را در روز قضا كند مباهات مي كند و مي فرمايد: اي فرشتگان من!اين بنده من چيزي را كه به او واجب نكرده ام قضا مي كند.گواه باشيد كه من اورا آمرزيدم.
اگرمشغول نمازشب بود و صبح طلوع كرد، اگر چهار ركعت از نماز شب را خوانده است و بعد صبح شد، بقيه نماز شب را به طور مخفف وبدون مستحبات مي خواند و اگر هنوز چهار ركعت از نماز شب نخوانده بعد صبح شد،همان دو ركعتي كه شروع كرده تمام مي كند وپس از آن دو ركعت نافله صبح را مي خواند وسپس دو ركعت نماز صبح واجب را مي خواند و پس از آن،باقي مانده نماز شب را قضا مي كند.اگر اصلاً به نماز شب شروع نكرده و بعد صبح طلوع كرده باشد، دوركعت نماز نافله صبح را اول مي خواند و پس از آن نماز صبح را وپس از آن قضاي نماز شب را به جا مي آورد.
تذكر: اگر نماز شب را دربين الطلوعين (يعني بعد از اذان صبح و پيش از طلوع آفتاب) مي خواند،بهتر است كه نيت ادا يا قضا نكند،بلكه به نيت "ما في الذمه" به آن معني است كه نيت كند نمازشب مي خوانم "قربًا الي الله" خواه ادا باشد خواه قضا،هر چه خدا و رسولش فرموده اند
نماز و باران رحمت
امام علی (ع ) : الصلوة تنزل الرحمة
نماز رحمت الهی را نازل می کند.
( غرر الحکم ، ص .52 میزان الحکمة ، ج 5، ص 367 )
اعمال ، تابع نماز
امام علی (ع ) :و اعلم ان کل شی ء من عملک تبع لصلاتک
بدان که تمام اعمالت تابع نمازت خواهند بود.
( نهج البلاغه ، نامه 27 )
بی بهره از نماز
پیامبر (ص ) : من لم تنهه صلاته عن الفحشاء و المنکر لم تزده من الله الا بعدا
هر کس که نمازش او را از فحشاء و منکر باز ندارد، هیچ بهره ای از نماز جز دوری از خدا حاصل نکرده است .
معناى عرفانى نماز
نـمـاز, ابراز پرستش و عبادت مخصوصى است كه بنده در پیشگاه خداانـجـام مى دهد. نماز, جزء جدایى ناپذیر همه شرایع الهى بوده ودر هـر دیـنـى به صورتى خاص وجود داشته است; چنان كه خداوند درقرآن فرموده:
(ان الصلوه كانت على المومنین كتابا موقوتا).1
معناى واژگانى نماز
نـماز كه در عربى لفظ (صلاه) بر آن اطلاق مى شود, به گفته بسیارىاز لـغـت شـناسان به معناى دعا, تبریك و تمجید است و چون اصل وریـشـه این عبادت مخصوص, دعا بوده آن را از باب نام گذارى چیزىبـه اسـم جزءش, صلاه[ نماز] گذاشته اند. و بعضى گفته اند: (صلاه)مـشـتـق از كلمه (صلاء) است كه به معناى آتش برافروخته است و ازایـن جـهـت بـه این عبادت خاص (صلاه) گفته شد, زیرا كسى كه نمازبـخـواند, خود را به وسیله این عبادت و بندگى از آتش برافروختهالهى دور مى سازد.2
معناى عرفانى نماز
بعضى از بزرگان نیز صلاه را از (تصلیه) مشتق دانسته اند; به اینمـعـنا كه عرب هنگامى كه مى خواست چوب كج را راست كند آن را بهآتـش نـزدیك كرده, در معرض حرارت قرار مى داد و به آن تصلیه مىگـفـتـنـد. با توجه به این معنا گویى نمازگزار وقتى به نماز مىایـسـتد و توجه به مبدا اعلا پیدا مى كند به واسطه حرارتى كه دراثر حركت صعودى و نزدیك شدن به كانون حقیقت معنوى در نفسش حاصلمـى شـود, قـدرت پـیـدا مى كند كج رفتارى هاى نفس را كه بر اثرتـوجـه بـه غـیـر خـدا و مـیـل به باطل پیدا شده, راست و تعدیلنماید.3
جایگاه نماز در اسلام
نماز در فروع دین جایگاه ویژه و بلندى دارد و پس از مسئله ولایتاز هـمـه مهم تر است. نماز, بهترین وسیله براى قرب به پروردگارمتعال مى باشد; چنان كه بعضى روایات گویاى این حقیقت است.* معاویه بن وهب گوید: از امام صادق(ع) پرسیدم بالاترین و محبوبتـریـن چـیـزى كـه سبب مى شود بندگان به وسیله آن به خدا نزدیكشـونـد چـیـست؟ حضرت فرمود: (ما اعلم شیئا بعد المعرفه افضل منهـذه الـصـلاه; بعد از شناخت خدا, چیزى را از این نماز برتر نمىدانم.)4
* امـام صـادق(ع) فرمود: (احب الاعمال الى الله عزوجل الصلاه وهىآخـر وصایا الانبیاء; محبوب ترین اعمال در پیشگاه الهى نماز استكـه آخـریـن سـفـارش پیامبران است).5 در اهمیت نماز همین بس كهپیامبر اكرم(ص) از آن به عنوان ستون دین تعبیر فرموده است.6
بـا تـوجـه به این كه امسال به تدبیر مقام معظم رهبرى سال امامخـمـیـنـى(ره) نـام گـذارى شـده است, سخنانى از آن احیاگر بزرگانـدیـشه اسلامى در عصر حاضر درباره اهمیت نماز و نقش سازنده آننقل مى كنیم.
امـام خـمـینى (قدس سره) فرمود: (این نمازهاى پنج گانه كه عموددیـن و پـایـه مـحكم ایمان است و در اسلام چیزى بعد از ایمان بهاهـمـیـت آن نـیـسـت, بـعد از توجهات نوریه باطنیه و صور غیبیهمـلكوتیه, كه غیر از حق تعالى و خاصان درگاه او كسى نداند, یكىاز جـهـات مـهـمـه كه در آن هست این تكرار تذكر حق ـ با آداب واوضـاع الهى كه در آن منظور گردیده است ـ رابطه انسان را با حقتـعـالـى و عـوالـم غیبیه محكم مى كند, و ملكه خضوع لله در قلبایـجـاد كند, و شجره طیبه توحید و تفرید را در قلب محكم كند بهطورى كه با هیچ چیز از آن زایل نشود.)7
آثار اجتماعى نماز
مـاز داراى آثار اجتماعى بسیارى است كه امام خمینى(ره) در سخنىبه تاثیر نماز در اصلاح جامعه و جلوگیرى از تخلفات و بزه كارى ومـفـاسد اجتماعى اشاره كرده و آن را به عنوان یك كارخانه انسانسـازى مـعـرفـى كرده است: (در اسلام از نماز هیچ فریضه اى بالاترنـیـسـت... شما پرونده هایى كه در دادگسترى ها, در جاهاى دیگر,دادگـاه هـا هـست, بروید ببینید, از نمازخوان ها ببینید پروندههـسـت آن جا؟ از بى نمازها پرونده هست, هرچه پرونده پیدا كنید,پـرونـده بـى نـمازها است. نماز پشتوانه ملت است. سیدالشهدا درهـمـان ظهر عاشورا كه جنگ بود ـ آن جنگ بزرگ بود و همه در معرضخـطر بودند ـ وقتى یكى از اصحاب گفت ظهر شده است, فرمود كه یادمـن آوردید, یاد آوردید نماز را, خدا تو را از نمازگزاران حسابكـنـد و ایـستاد همان جا نماز خواند. نگفت كه ما مى خواهیم جنگبـكـنـیم, خیر, جنگ را براى نماز كردند... جنگ براى این است كهمـردم آن زبـالـه هایى كه هستند, آن هایى كه مانع از پیاده شدناسـلام هـستند, آن هایى كه مانع از ترقى مسلمین هستند, آن ها رااز بـین راه بردارند; مقصد این است كه اسلام را پیاده كنند و بااسلام انسان درست كنند. نماز یك كارخانه انسان سازى است
نـمـاز خـوب, فحـشا و مـنكر را از یـك امـتى بیرون مى كند. اینهـایـى كـه در این مراكز فساد كشیده شدند, این ها هم بى نمازهاهـسـتـنـد. نـمـازخـوان ها تو[ى] مساجدند و مهیایند براى خدمت,مسجدها را خالى نكنید.)8
سـازنـدگـى نماز وقتى آشكار مى شود كه بدانیم انسان با اعمال ورفـتـارش ساخته مى شود و به دیگر بیان روحیات انسان از كردار ورفـتـار ارادى اش شـكل مى گیرد و براى او ملكه حاصل مى شود. پساگـر كـسـى آداب ظـاهرى و باطنى نماز را كه مجموعه شرایط صحت وقـبـولـى نـماز است, رعایت كند و در اقامه این فریضه بزرگ الهىبـكـوشـد, كـم كـم ملكه پاكى و تقوا در روحش پدید آمده و انسانكـامـل مـى گردد, زیرا آداب نماز, انسان را به امورى چون رعایتنـظـافت و پاكى, مراعات حقوق دیگران, انضباط و وقت شناسى, وحدتجـهـت و هم سویى با مسلمانان, خویشتن دارى و تسلط بر نفس, بزرگدیـدن خـداوند و كوچك دیدن غیر او, صلح و هم زیستى مسالمت آمیزبـا مـومنان و زدودن گناهان و پالایش روح از آلودگى هاى اخلاقى وامور دیگرى كه لازمه كمال انسانى است, سوق مى دهد.9
بـا تـوجـه به اهمیت نماز, موضوع پژوهش این شماره را براى مقطعراهـنـمـایـى و دبـیـرستان (آثار تربیتى نماز) انتخاب كردیم تاپـژوهـش گـران جوان با تحقیق و تدوین مقالات مفید, گام دیگرى درنشر فرهنگ انسان ساز اسلام و احیاى نماز بردارند.
بسمه تعالی
خدایا بر ما رحمی کن و نوری در قلب ما قرار ده تا قدرت درک تو را بشناسیم .
انشاء درباره نماز :
نماز موجب یاد خداست : یاد خدا بهترین وسیله برای دوری از شیطان و غلبه بر تکبر و همس های شیطانی است ، نمازگذار همواره به یاد خدا می باشد ، خدایی که از تمام کارهای کوچک و بزرگ ما آگاه است .کمترین اثر یاد خدا این است :
که به هوس های وی اعتدال می بخشد . انسان غافل از خدا به عاقبت اعمال و کردار خود نمی اندیشد و برایجلب رضای خدا حد و مرزی نمی شناسد.این نمازاست که او را در شبانه روز پنج بار به یاد خدا می اندازد و تیرگی غفلت را از روح و روانش پاک می سازد نماز موجب می شود که از گناه دوری کنیم ، و شرایط نماز یکی از شرایط نماز مباح بودن تمام وسایلی که برای نماز در آن به کار می رود مانند آب وضو و غسل و لباس و جامه ای که با آن نماز می گذارد ، نماز نمازگذار باید حلال باشد یعنی در خانه ای که بدون اجاره صاحب خانه آننماز بخواند یعنی صاحب خانه راضی نباشد که آن فر در خانه اش باشد ولی آن فرد در آن خانه نماز خواند نمازش باطل است و حتی اعمال خوبی که در آن خانه انجام می دهد همه باطل هستند نماز مانند آتشی است که گناهانمان را می سوزاند ، که شرط قبولی نماز در پیشگاه خداوند این است که نماز گذار زکات و حقوق یتیمان و فقیران را بپردازد و غیبت نکند و از تکبرو حسد دوری کند ، یکی دیگر از شرایط نماز نیت پاک نسبت به پروردگار باشد که نمازی را که می خوانیم برای حضور و رضای خداوند باشد ، پامبر گرامی اسلام می فرماید: نماز چون نهر آبی صاف است که انسان خود را در آن شستشو دهد و هرگز بدن او آلوده و کثیف نمی شود . اسلام به موقع خواندن را از شرایط مهم نماز می داند فرد باید هنگام نماز بهداشت فردی را رعایت کند و در به موقع خواندن نماز دریغ نکند ، پروردگاه در آیه ای از قرآن کریم می فرماید : ان ااصلاة تنهی عن الفحشاءو المنکر ، یعنی نماز انسان را از زشتی ها و گناهان باز می دارد . یکی از نشانه های اسرار بزرگ عبادت است .
اعمال و رفتاری كه انسان در طی روز انجام میدهد نقش بسیار مهمی در توفیق انسان نسبت به عبادات دارد یعنی هر چه در طی روز كارهای شایسته از انسان سر بزند توفیقات انسان نیز برای اعمال خوب دیگر بیشتر فراهم میشود.
عوامل سلب توفیق از نماز صبح و همچنین نماز شب به دو گروه عمده دستهبندی میشود: عوامل مادی: فقدان برنامهریزی و نظم در زندگی از مهمترین عوامل مادی كه مانع از توفیق درك نماز صبح میگردد، فقدان برنامهریزی و نظم در زندگی میباشد مانند فقدان برنامهای منظم برای خواب و یا ایجاد مشغلههای پراكنده و فراتر از تواناییهای خود كه نتیجهای جز ایجاد خستگی مفرط ندارد. پرخوری در شب علتی دیگر خواب طولانی و سنگین پرخوری در شب میباشد. حضرت عیسی (ع) خطاب به بنی اسرائیل فرمود: «ای بنی اسرائیل! خوردن خود را زیاد نكنید، زیرا هر كس بر خوردن خود بیفزاید، بر خوابیدن خود هم میافزاید و هر كس كه بر خواب خود بیفزاید، از نماز كم میگذارد (و در نتیجه) در زمره غافلان نوشته میشود.»1 بقیه در ادامه مطلب........ |
|
||||
اقامه نماز از اصلي ترين دستورات دين اسلام به پيروان خود است و پيشوايان و بزرگان اين دين، اين شكل از عبادت را به شرط رعايت تمامي لوازم تحقق تمام و كمال آن از جمله مهمترين راههاي تحقق رفتار دينمدارانه در وجود انسانها ميدانند. |
حضور قلب در نماز از ديدگاه عالمان ربانى و عارفان الهى
نماز حقيقى داراى دو بعد است: بعد ظاهرى كه به منزله پيكره نماز است و بعد باطنى كه روح و حقيقت آن مىباشد. هر يك از اين دو بعد احكام و آداب ويژهاى دارند، نماز با وجود اين دو بعد كامل مىشود، يعنى همانگونه كه نماز بدون رعايت احكام و شرايط ظاهرى، باطل است. مراعات نكردن آداب باطنى و قلبى نماز نيز موجب قبول نشدن آن گشته، انسان را به قرب حضرت حق نمىرساند.
بىشك از مهمترين آداب باطنى نماز، و بلكه تنها راه رسيدن به اسرار و آثار و نتايج آن، همانا حضور قلب است. بهره هر كس ازنماز، به اندازه حضور قلب اوست و چه زيبا فرموده آن مجاهد فىسبيل لله و عارف بالله، امام خمينى كه: «كليد گنجينه اعمال و باب الابواب همه سعادات، حضور قلب است كه با آن، فتح باب سعادت بر انسان مىشود، و بدون آن جميع عبادات از درجه اعتبار ساقط مىگردد».
كتاب حاضر، برگرفته از افادات عالمان ربانى و عارفان الهى است كه خود از اصحاب سير و سلوك بوده و در پى سالها عبادت و مجاهدت و رياضت، راه وصول به قرب الهى را طى نموده و به جوار ربالعز نايل آمده و همواره خود را حاضر در محضر او ديدهاند.
آن بزرگان با استفاده از انوار سخنان معصومين عليهم السلام كتابهاى ارزشمندى درباره آداب باطنى و قلبى نماز تاليف كردهو آنها را اسرار الصلاه نام نهادهاند.
در ميان اين آثار، در زمينه «حضور قلب در نماز» اثر مستقلى به چشم نمىخورد، گرچه برخى از اين عالمان سترگ بخشى از اثر خود را به آن اختصاص دادهاند. در اين نوشتار مطالب مربوط به حضور قلب در نماز، از لابلاى آثار آن بزرگان گردآورى شده و به جويندگان حقايق و معارف ناب اسلامى عرضه شده است.
بقیه ادامه مطلب..........
نمازهای پنج گانه به نهر جاری گوارایی می مانند که بر در خانه هایتان روان است وهر روز پنج بار خود را در زلال آن شست و شو می دهید، و دیگر هیچ پلیدی باقی نمی ماند.
حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله):
۱٫ الصَّلاة مِعرَاجُ المُؤمِن
نماز، معراج مؤمن است.
کشف الاسرار، ج ۲، ص ۶۷۶
2. الصَّلاة نُورُ المُؤمِن
نماز نور مؤمن است.
نهج الفصاحه، ص ۳۹۶
3. عَلَمُ الایمَان الصَّلاة
علامت و نشانه ایمان نمازاست.
شهاب الاخبار، ص ۵۹
4. الصَّلاة عِمَادُ دِینُکُم
نماز، پایه و ستون دین شماست.
میزان الحکمه، ج ۵، ص ۳۷۰
۵٫ عَلَمُ الاسلامِ الصَّلاة
نماز، پرچم اسلام است.
کنز العمال ، ج ۷، ص ۲۷۹ حدیث ۱۸۸۷
6. اِنَّ الصَّلاة قُربانُ المُؤمِن
همانانماز خواندن وسیله نزدیکی مؤمن به خداست.
کنز العمال ، حدیث ۱۸۹۰۷
۷٫ موضِعِ الصَّلاة مِنَ الدِّین کَموضِعِ الرَّأسِ مِنَ الجَسَد
جایگاه نماز در دین ، مانند جایگاه سر در بدن است.
کنز العمال، ج ۷، حدیث ۱۸۹۷۲
۸٫ الصَّلاة مِفتَاحُ الجَّنَّه
نماز کلید بهشت است.
نهج الفصاحه، حدیث ۱۵۸۸
بقیه ادامه مطلب.......
پروفسور ماسارو ایماتو سری از اسرار نماز را برملا کرد.
آقای دکتر ماسارو با انجام حدود تنها 10 هزار آزمایش تا سال 1381 هجری شمسی بر روی مولکول های آب ، اثبات کرد که تمامی افکار ها ، رفتارها و گفتار ها ، مستقیماً بر روی شکل کریستالی مولکول های آب اثر میگذارد. بگونه ای که در مقابل افکار ، رفتار و گفتار مثبت و مفید واکنش زیبا و در مقابل افکار ، رفتار و گفتار منفی و مضر واکنش زشت از خود نشان میدهد.
این آقای دکتر اومد و آزمایشات خود را بر روی اسماء الهی که در قرآن ذکر شده است و تعداد آن اسماء 99تا میباشد ، انجام داد و دقیقاً تمامی آزمایشات ایشان روی این اسماء مثبت بود( یعنی مولکول های آب همش ساختاری منظم و زیبا از خود نشان میدادند). لازم به ذکر هست که نتایج این آزمایشات بر روی اسماء در شبکه ی القاهره از کشور مصر در برنامه ای تحلیلی ، با حضور خود دکتر ماسارو ، پخش شد که برای دیدن قسمتی از این برنامه ی تلوزیونی متوانید از اینجا آن را دانلود نمایید...(دانلود کلیپ و بقیه مقاله در ادامه مطلب)
تاثیر نماز بر وسواس فكری
امام صادق (ع):
شیطان به وسیله وسواس نمی تواند به ضرر بنده خدا كاری كند،
مگر آن كه بنده از یاد خدا اعراض كرده باشد
با چند روش کاربردی که والدین میتوانند، با به کارگیری آنها اثر مثبت در نهادینه نمودن نماز در فرزند خود به جا
بگذارند، آشنا شوید ....
"خود شكوفایی" (self–actualization) در مفهوم عمده و کلاسیک خود، نخستین بار توسط "كورت گلداشتاین"(روانپزشك آلمانی 1965ـ 1878) مورد بحث و بررسی قرار گرفت. او خود شكوفایی را به صورت توانایی ذاتی نیرومند موجود در هر فرد تعریف نمود كه موجب شكوفا شدن استعدادهای مثبت او می گردد.(1)(شكوفا كردن فطرت نیك درونی)
گلداشتاین معتقد بود، برای آن كه انسان به موفقیت های بزرگ دست یابد، باید با محیط اطراف و زندگی خود به بهترین نحو ممكن، كنار بیاید و چنان چه محیط و زندگی، هر روز ضربه سنگین تری بر پیكره انسان وارد كنند(مثلا موجب بیماری انسان شوند)، انسان باید در بهبود روش مقابله خود با این قبیل مشكلات سعی بنماید تا بدین ترتیب به مرزهای"خودشكوفایی" (درك و فعال نمودن همه استعدادهای خود) نزدیك شود.
در این مورد، روانشناس دیگری به نام " كارل راجرز" ( 1987 ـ 1902) نشان داده است انسان هایی كه توانایی فرمان دادن به خود(self–direction) را پیدا كنند و در حقیقت بتوانند به طور كامل افكار و اعمال خود را کنترل نمایند، به خود شكوفایی، كه والاترین درجه انسانیت است، نائل خواهند شد.
از دیگر معتقدان به نظریه خود شكوفایی كه آن را با مفاهیم عالی عجین كرد و به اوج قدرت رسانید، "آبراهام مزلو" ( روانشناس آمریكایی 1970 ـ 1908 ) است. تحقیقات گسترده و مطالعات عمیق" مزلو" پیرامون این قبیل مقولات، سبب تكوین شاخه ای قدرتمند و پویا در روانشناسی امروز، موسوم به "روانشناسی انسان گرا" گردید.
"مزلو" خود شكوفایی را بالاترین و برترین نیاز انسان می دانست، كه پس از ارضای نیازهای پایین تر انسان از جمله نیازهای جسمی(مثل غذا و مسكن)، نیازهای ایمنی، تعلق و محبت، نیاز به احترام، نیاز به دانستن و فهمیدن( كه بعدا اضافه كرد)، قرار دارد. او خود شكوفایی (نیاز به تحقق خود) را در مورد 49 نفر از اشخاص سرشناس جهان (زنده و مرده) از جمله انیشتن، آبراهام لینكلن، باروخ ایپسنوزا، بندیكت(2) و ... مورد بررسی قرار داد.
"مزلو" بیان نمود : افراد معمولی در پی جبران كمبودهای جسمانی و روانی خود هستند، یعنی آنها در صدد ارضای نیازهای پایین ترند، ولی افراد عالی (خود شكوفاها) خواستار محقق ساختن استعدادهای درونی و بالقوه خود و شناخت و فهم دنیای پیرامونشان هستند.(3)
او نیازهای عالی افراد خود شكوفا را فهرست می كند و آن ها را "فرا نیاز" نام می نهد، از جمله این فرا نیازها می توان به حقیقت، قاطعیت، یگانگی و تمامیت، فرار از دوگانگی، سر زندگی و شادابی، یكتایی، كمال، نظم، عدالت، سادگی، استغنا، جامعیت و ... اشاره نمود.
حال اگر با این دیدگاه كه "نماز كامل ترین پاسخ برای عالی ترین نیازهاست" به سراغ نظریات روانشناسان انسان گرا برویم، متوجه خواهیم شد كه چگونه مفاهیم متعالی نماز در برگیرنده ی تمامی موضوعات مطرح شده در این نوع روانشناسی است.
به عنوان مثال اگر به یاد آوریم كه نماز چگونه به انسان احساس امنیت روان می دهد و توانایی مقابله در برابر استرس ها را فزونی می بخشد، متوجه می شویم که نماز در برگیرنده ی آن قسمت از نظریات گلداشتاین است كه "بهبود روش های مقابله با مشكلات را شرط لازم برای نزدیك شدن به مفهوم خود شكوفایی می دانست"، و یا اگر نظریه كارل راجرز پیرامون self – direction (توانایی فرمان دادن به خود) را با توانایی كه شخص نمازگزار، به مدد نماز در كنترل نفسانیات خود، پیدا می كند مقایسه نماییم، تصدیق خواهیم كرد كه همه تعالیم نظریه روانشناسی انسان گرا، را می توان در نماز پیدا كرد.
یا اگر بخواهیم در مقابل لیست 49 نفره آبراهام مزلو، فهرست افرادی را قرار دهیم كه صفات آنها، نه تنها در برگیرنده تمام ویژگی هایی باشد كه مزلو درباره خود شكوفاها، بیان می كند، بلكه از جهت ارتباط با غیب و معنویت، دارای ویژگی های برجسته تر و مزید برآن ها هم باشد، كافی است به جمع نورانی "نمازگزاران اسوه" اشاره نماییم، چرا كه همه این مؤمنین با بهره گرفتن از كامل ترین پاسخ، یعنی نماز، به تمامی فرا نیازهای خود رسیده اند.
حقیقت، قاطعیت، نیكی، یگانگی و تمامیت و فرا نیازهای دیگر، همگی در آموزش های نماز، حضور زنده و محسوس دارند و اگر هر كس برای وصول به هر یك از آن ها به نماز نزدیك شود، به فراخور حال خود، پاسخی عالی تر از حد تصور دریافت می كند. نماز تكرار شكوهمند درس خود شكوفایی در پیشگاه مبداء آفرینش است.
اما مفهوم دیگر در مورد خود شكوفایی که آبراهام مزلو به آن اشاره می كند، مفهوم تجربه اوج(peak experience) است كه در خود شكوفاها، فراوان پیش می آید. تجربه اوج، اتفاقی دوره ای و زود گذراست كه در آن شخص ناگهان به یك احساس آگاهی و هوشیاری بسیار بالا، سرخوشی و جذبه عمیق، در آمیخته شدن و همسو شدن پر انسجام با همه عالم و دگرگونی در احساس زمان و مكان دست می یابد. این تجربه قوی غالبا در افرادی كه از نظر روانی كاملا سالم هستند، رخ می دهد و قرار گرفتن در برابر این تجربه، آثار مفید و دیر پایی برجا می گذارد.(4)
اگر بخواهیم برای "تجربه اوج"، مفهومی جامع تر و همه شمول تر را پیدا كنیم، كافی است كه باز هم به نماز روی نماییم و به آن بُعد نماز توجه كنیم كه غرق در مضامین عارفانه است.
شاید كمتر كسی به این نكته فكر كرده باشد كه منظور از كلمه "شما" در سومین سلام نماز (السلام علیكم و رحمه الله و بركاته) كه تنها سلام واجب نماز است، كیست و این "سلام بر شما" به چه كسانی اطلاق می شود؟
عارفان نماز، این سلام نماز را "سلام عارفانه" آن دانسته اند، كه خطاب به همه هستی و آفرینش و خطاب به همه موجودات حاضر در آن، از ذرات كوچك اتمی گرفته تا كهكشان های بی انتها سر داده می شود.
چرا كه همه این اجزای آفرینش، بدون استثناء مشغول حمد و ثنای الهی اند و پیوسته و مداوم، توحید را اقرار می كنند و شاید به واسطه این حمد و تسبیح دایمی، مورد خطاب تنها سلام واجب نماز قرار می گیرند.
بدین ترتیب نمازگزار، پس از فرستادن سلام بر نبی گرامی اسلام(ص) (السلام علیك ایها النبی و رحمه الله و بركاته) و سلام بر همه بندگان صالح خدا از جمله خودش (السلام علینا و علی عباد الله الصالحین)، سرانجام بر تمام اجزای آفرینش سلام می فرستند و این جلوه ای شكوهمند از در آمیخته شدن و همسو شدن پر انسجام با همه عالم را كه در تجربه اوج از آن بحث می شود، در خود دارد.
علاوه بر این، نمازگزار حقیقی، یعنی آنان كه به تعبیر امام صادق(ع)، "نماز عاشقانه" به جای می آورند در راز و نیاز با معبود خویش، به چنان جذبه و خلسه ای وارد می شوند و چنان از حیطه زمان و مكان خارج می گردند كه حتی اگر تیر دردناك و سهمگین از پای مبارك شان بیرون بكشند(منظور حضرت علی است)، هرگز از آن سرخوشی و جذبه عمیق خارج نمی شوند. چه عاشقانه بود نماز علی(ع) و چه زیباست تعبیر جاودانه علی(ع) از عشق .. آری! او كه در قبله نماز به دنیا آمد و در محراب نماز رستگار شد و این گونه عشق را برای آفرینش، عظمت و معنا بخشید و جاودانه كرد.
و چه ملكوتی است، نماز فرزند علی(ع) و حضرت امام زمان(عج)، كه جهان در انتظار عدالتش خون می گرید.
و چه عطشی است بی پایان، عاشقانش را برای اقامه نمازی با امامت او… .
گروهی از نویسندگان مسلمان ، کوشیده اند ، در حرکات حین نماز اعم از قیام و قعود و رکوع و سجود جنبه هایی از نرمش عضلانی و ورزش بدنی را بجویند و آن را با نرمش های متداول دیگر که منجر به استراحت و آمادگی عضلانی می شوند ، مقایسه کنند . اما دیدگاه ما به آرامش عضلانی ناشی از نماز ، از دریچه دیگری است . دانش پزشکی امروزه ، به اثبات رسانده است که اگر شخصی در ساعت حدود 10 شب بخوابد و حدود ساعت 5 صبح از خواب بیدار شود ( یعنی حدود 7 ساعت خواب ) در ساعت حدود 1 بامداد ، در بدن او برخی مواد شیمیایی شبه مورفین که به عنوان گروهی اندورفین ها و آنگفالین ها نامگذاری شده اند ، ترشح می شوند که این مواد اثر مستقییم بر روی قسمتهای مختلف بدن از جمله عضلات اسکلتی دارند و منجر به راحتی ( (RELAXATION) عضلانی ، در طول روز آینده برای فرد می شوند .(1)
اما چنانچه شخص در ساعت حدود 12 شب بخوابد و صبح روز بعد ساعت 10 صبح از خواب برخیزد ( یعنی حدود 10 ساعت خوا ب) اندروفین ها و آنکفالین ها برخلاف حالت گذشته افزایش ترشح کافی پیدا نمی کنند و در نتیجه این امر ، سبب می شود با این که این شخص حدود 3 ساعت بیشتر از شخص قبلی خوابیده است ، از آرامش و استراحت عضلانی به اندازه کافی بهره مند نشود .
و درست به همین علت است که هر چه خواب انسان بیشتر ادامه پیدا کند و مثلا تا ساعت 10 صبح به دراز بکشد ، احساس خستگی و کوفتگی عضلانی پس از آن بیشتر خواهد بود .
و اما فریضه “ نماز ” با اثر درخشان و بی نظیری که در ایجاد بهداشت خواب دارد ( و به جنبه هایی از آن در شماره های گذشته اشاره نمودیم ) در این مورد نیز نقش بسیار موثری ایفا می کند . چرا که “ نماز صبح ” ضمن ایجاد الزام و وجوب برای سحر خیزی ، انسان را خود به خود به سوی یک آرامش عضلانی ناشی از مواد شیمیایی درونزا سوق می دهد .
بزرگان عرصه علم و اندیشه مانند استاد شهید مرتضی مطهری (ره) نیز برنامه زندگی خود را بر مبنای خوابیدن در ساعت حدود 10 شب و برخاستن از خواب ، حدود نیم ساعت قبل از اذان تنظیم کرده بودند (2) تا از مواهب خدا دادی و بی حد و حصر نماز ، حداکثر فیض و بهره را ببرند .
خوشا به سعادتشان .
در ان لحظه كه ادمی به كمال و شكوه
بینهایت افریدگار جهان میاندیشدسرا
پا شیفته ان میشود; دل و جانشبه
خضوعو خشوع و فروتنی میگراید;
با اهنگفطرت در برابر ان همه
كمال و عظمت سر تعظیم
فرودمیاورد:«ركوع»سر
به زمین میساید:
«سجود»; و زبان